جای پای شیر
???
?
?جاي پاي شير?
يكي از سرهنگان انوشيروان ، پادشاه ظالم ساساني ، زني زيبا در خانه داشت .
انوشيروان در آن زن طمع نموده و به قصد تجاوز به او در غياب شوهرش به منزل وي آمد .
زن اين جريان را بعدا به شوهر خويش رسانيد ، بيچاره سرهنگ ديد زنش را كه از دست داده سهل است جانش نيز در خطر مي باشد ، فورا زن خود را طلاق داد تا از عواقب آن مصون بماند .
هنگامي كه اين خبر به انوشيروان رسيد آن سرهنگ را فورا احضار نموده و به او گفت : شنيده ام يك بوستان بسيار زيبايي داشته اي و اخيرا آن را رها كرده اي ، چرا ؟
سرهنگ پاسخ داد : چون جاي پاي شير در آن بوستان ديدم پرسيدم مرا بدرد .
انوشيروان خنديد و گفت : دگر آن شير به آن بوستان نخواهد آمد.
اصولا تاريخ سلاطين و حكام ستمگر همواره با اين فجايع است ، در حوزه سلطنت و قدرت آنها آنچه را كه اهميت و امنيت ندارد جان و مال و شرف و ناموس ملت است و تازه آنچه كه در داستان فوق نقل شده نمونه كوچكي از جنايات بسياري است كه در زندگي و سلطنت سلطاني رخ داده كه او را به غلط ((عادل )) ناميده اند.
?مساله حجاب،ص130