احترام به فرزند
اگر به فرزندم احترام بگذارم و او را تنبيه نكنم و سرش داد نزنم شكننده نخواهد شد؟
زماني كه سخن از ارج نهادن و حرمت دادن به كودكان ميشود اولين نگراني والدين شكنندگي كودكانشان است. “اگر من داد نزنم و بيرون از جامعه كسي سرش داد بزند ميشكند. من به فرزندم سخت ميگيرم تا آماده زندگي در اين جامعه باشد". چه تفكر اشتباهي!
انچه انسان را در مقابل ناملايمات زندگي مقاوم نگه ميدارد “پوست رواني” انسان است. همانطور كه پوست بدن ما، ما را در مقابل افتاب، سرما، گرما، زبري، و ويروسها و ميكروبها و ضربات محافظت ميكند، روان ما هم نياز به پوست و محافظي دارد تا ما را در مقابل سختيهاي زندگي حفاظت كند.
اين محافظ “حرمت نفس” نام دارد. حرمت نفس در سه سال اول زندگي انسان با امنيت، آرامش، عشق بدون شرط و يكنواختي در زندگي كودك به وجود مي آيد. برعكس انچه ما تصور ميكنيم سختي دادن به كودك، سخت گرفتن، تنبيه كردن، داد زدن، تهديد كردن فقط اين پوست رواني را از بين ميبرد. كودكي كه حرمت نفس ندارد خجالتيست، مضطرب است، خشمگين و عصبانيست، بلد نيست از خود دفاع كند، دنباله روست، تقليد ميكند، حرف همه را گوش ميدهد چون ميترسد چون ياد نگرفته دوست داشتنيست باارزش است قابل احترام است. داشتن حرمت نفس با خودشيفته بودن متفاوت است. انسان خودشيفته يا خودخواه موجودي بادكرده ست كه درونش خاليست و مجبور شده ماسك بگذارد تا خودش و ديگران را گول بزند. همه انسانها ميتوانند در هر سني حرمت نفس بدست بياورند هرگز دير نيست. اما همه نقطه ضعفهاي ما، زخمهاي كودكي ماست كه التيام نيافته. اگر قد من دو متر باشد و لاغر باشم و كسي به من بگه خپله كوتوله، من ميخندم، دليلي براي ناراحتي ندارم، اگر موهاي پرپشتي دارم كه كلافه م ميكند كسي بگويد كچل به چشم ديگري شك ميكنم نه كم پشتي موهايم. اگر رفتار كسي مرا ميشكند يعني روان من محافظ ندارد.
عده يي ديگر از لوس شدن كودكشان ميترسند چون ديده اند مادران و پدراني كه به فرزندشان ازادي مطلق و وسايل گرانقيمت داده اند اما فرزندشان متوقع طلبكار و ناراضيست. كودك لوس كودكيست كه عشق و توجه لازم را نگرفته يا به حقوق ديگران تجاوز كرده و او را متوقف نكرده اند. در رابطه با كودكان، احترام احترام مي افريند و محبت محبت. به خاطر قوي كردن آنها به روانشان آسيب نزنيم. با رفتار خود به او بياموزيم او دوست داشتني و باارزش است تا با هر سختي به هم نريزد.