مشاور نجمیه

حدیث

ارسال شده در 9 شهریور 1396 توسط مژگان عامري در احادیث

​?خطرات شهوت نفسانی
امام باقر (علیه السّلام) فرموده اند:
 طبیعت بشر با شهوت و میل و حرص و ترس و خشم و لذت آمیخته شده است جز آنکه در بین مردم کسانی هستند که این پیوند و کشش طبیعی را با نیروی تقوی و حیا و تنزّه مهار کرده اند. موقعیکه نفس متجاوزت ، تو را به گناه می خواند به آسمان با عظمت و کیهان حیرت زا نگاه کن و از خداوند بزرگی که جهان را آفریده 
?خطرات شهوت نفسانی
امام باقر (علیه السّلام) فرموده اند:
 طبیعت بشر با شهوت و میل و حرص و ترس و خشم و لذت آمیخته شده است جز آنکه در بین مردم کسانی هستند که این پیوند و کشش طبیعی را با نیروی تقوی و حیا و تنزّه مهار کرده اند. موقعیکه نفس متجاوزت ، تو را به گناه می خواند به آسمان با عظمت و کیهان حیرت زا نگاه کن و از خداوند بزرگی که جهان را آفریده و بر آن حکومت می کند بترس و از گناه خودداری کن، اگر از خداوند توانا خوف نداری به زمین نظر افکن شاید از حکومت بشری و افکار عمومی شرم کنی و مرتکب معصیت نشوی، اگر جرأت و جسارتت به جایی رسیده که نه از حکومت الهی می ترسی و نه از مردم زمین شرم داری خود را از صف انسان ها خارج بدان و در عداد بهائم و حیوانات به حساب آور.
?منبع :مستدرک2،ص287

نظر دهید »

آثار وبرکات صلوات

ارسال شده در 9 شهریور 1396 توسط مژگان عامري در پندهای حکیمانه, پندهای حکیمانه

نظر دهید »

داستان

ارسال شده در 8 شهریور 1396 توسط مژگان عامري در داستان

روزی شيخ ابوالحسن خرقانی نماز مي خواند؛ 

آوازی شنيد: که ای ابوالحسن، خواهی که آنچه از تو می ‌دانم با خلق بگويم تا سنگسارت کنند؟
شيخ گفت: بار خدايا! خواهی آنچه را که از “رحمت” تو می‌دانم و از “بخشایش” تو می‌بينم با خلق بگويم تا ديگر هيچ کس سجده‌ات نکند؟
آواز آمد: نه از تو؛ نه از من!
#تذكره_الاولياء 

#عطار_نيشابوری

نظر دهید »

تلنگر

ارسال شده در 8 شهریور 1396 توسط مژگان عامري در داستان

روزی بهلول در قبرستان بغداد کله های مرده ها را تکان می داد ، گاهی پر از خاک می کرد و سپس خالی می نمود 

شخصی از او پرسید : 

بهلول! با این ‘ سر های مردگان ‘ چه می کنی ؟ 

گفت : می خواهم ثروتمندان را از فقیران و حاکمین را از زیر دستان جدا کنم ، لکن می بینم همه یکسان هستند?? 
?بابا طاهر عریان می گوید:
?به گورستان گذر کردم صباحی 

شنیدم ناله و افغان و آهی 

شنیدم کله ای با خاک می گفت 

که این دنیا ، نمی ارزد به کاهی

 

?به قبرستان گذر کردم کم و بیش 

بدیدم قبر دولتمند و درویش 

نه درویش بی کفن در خاک خفته 

نه دولتمند، برد از یک کفن بیش ??

نظر دهید »

تلنگر

ارسال شده در 8 شهریور 1396 توسط مژگان عامري در داستان

​#تلنگر
??درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت:

شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم??

? خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.

پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام

? این را بگفت و روانه شد??

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 184
  • 185
  • 186
  • ...
  • 187
  • ...
  • 188
  • 189
  • 190
  • ...
  • 191
  • ...
  • 192
  • 193
  • 194
  • ...
  • 241
 خانه
 طب سنتی
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مشاور نجمیه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آلبوم عکس
  • احادیث
  • احکام
  • اخلاقی_خانوادگی
  • تربیت فرزند
  • تفسیر کوتاه
  • داستان
    • 2
  • دانستنیها
  • روانشناسی کودک ونوجوان
  • زناشوئی موفق
  • زناشویی موفق
  • پاسخ به شبهات
  • پرسش و پاسخ
  • پرسش وپاسخ
  • پندهای حکیمانه
  • پندهای حکیمانه
  • کدبانو
  • کدبانو
  • یادی از شهدا

پیوندهای وبلاگ

  • مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود
  • مشاوره مدرسه امام صادق (ع) شاهرود

کاربران آنلاین

  • مدیر النفیسه
  • نورفشان
  • فائزه ابوالقاسمی
  • حمیده موحدنسب

آمار

  • امروز: 188
  • دیروز: 40
  • 7 روز قبل: 1033
  • 1 ماه قبل: 6638
  • کل بازدیدها: 146780

پیوند ها

  • مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود
  • مشاوره مدرسه امام صادق (ع) شاهرود

رتبه

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان