سیمای منافق در قرآن
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ{۲۰}
نزديك است كه برق، چشمانشان را بربايد هر گاه كه بر آنان روشنى بخشد، در آن گام زنند و چون راهشان را تاريك كند، [بر جاى خود] بايستند و اگر خدا مى خواست شنوايى و بينايى شان را برمى گرفت، كه خدا بر همه چيز تواناست.(۲۰)
__________________
? منافقان، تاب و توان ديدن دلائل نورانى و فروغ آيات الهى را ندارند.
?همانند مسافر شبگرد در بيابان كه در اثر برقِ آسمان، چشمانش خيره مى شود و جز چند قدم بر نمى دارد.
منافقان در جامعه اسلامى هر چند گاهى چند قدمى پيش مى روند، ولى در اثر حوادث يا اتّفاقاتى از حركت باز مى ايستند. آنان چراغ فطرت درونى خويش را خاموش كرده و منتظر رسيدن نورى از قدرتهاى بيرونى مانده اند.
?سيماى منافق در قرآن
منافق در عقيده و عمل، برخورد و گفتگو، عكس العملهايى را از خود نشان مى دهد كه در اين سوره و سوره هاى منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمده است.
?منافقين در باطن ايمان ندارند، ولى خود را مصلح و عاقل مى پندارند.
?با همفكران خود خلوت مى كنند.
?نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است.
?نسبت به مؤمنان عيبجو و نسبت به پيامبر صلى الله عليه وآله موذى اند.
?از جبهه فرارى و نسبت به خدا غافل اند.
?افرادى ياوه سرا، رياكار، شايعه ساز و علاقمند به دوستى با كفارند.
?ملاك علاقه شان كاميابى و ملاك غضبشان، محروميّت است.
?نسبت به تعهّداتى كه با خدا دارند بى وفايند
?نسبت به خيراتى كه به مؤمنين می رسد نگران، ولى نسبت به مشكلاتى كه براى مسلمين پيش مى آيد شادند.
?امر به منكر و نهى از معروف مى كنند.